معنی ماج
- ماج (ماج ج)
- آن که پیوسته از دهانش لعاب روان باشد از پیری و کلانسالی، و حبس آن نتواند. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آنکه آب از دهنش می رود از پیری. (مهذب الاسماء).
- احمق ماج، مرد احمق و گولی که آب دهان وی روان باشد. (ناظم الاطباء).
، ناقۀ کلان سال. (منتهی الارب)
