معنی مأروط - لغت نامه دهخدا
معنی مأروط
- مأروط(مَءْ)
- از ’ارط’، شتری که پیوسته ارطی خورد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد) ، شتری که پیوسته از خوردن ارطی به درد شکم مبتلا باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد) ، پوست دباغت داده شده به برگ ارطی. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). ادیم مأروط، پوستی به ارطی پیراسته. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا