جدول جو
جدول جو

معنی لیف البحر

لیف البحر
(فُلْ بَ)
رجوع به اکرالبحر شود. بیخی است شبیه به سعد و بزرگتر از آن و ظاهر و باطن او سیاه و برگش شبیه به برگ سریش و ریشهای او باریک و بهم پیچیده و مدور و سیاه و کوچک و به قدر گردکان و بزرگ به قدر نارنج و با خشونت گویا پشمی است که مدور کرده اند و از بحر مغرب خیزد و موج به ساحل می اندازد. در دوم گرم و خشک و به غایت جالی آثار و سوختۀ او بهترین ادویۀ قروح خبیثه و سنون او مقوی لثه و جالی دندان ومغسول او جهت بیاض و ناخنۀ چشم مفید است. (تحفۀ حکیم مؤمن). لیف البحر، اصل اسود اغلظ من السعد له ورق کالاشراس یوجد فی البحر خصوصاً المغربی حار یابس فی الثانیه یجلو الاّثار بقوه. (تذکرۀ ضریر انطاکی)
لغت نامه دهخدا