جدول جو
جدول جو

معنی لیاقت

لیاقت
(قَ)
لیاقه. سزاواری. شایستگی. زیبائی. برازندگی. موافق و درخور آمدن. اندرخوری. قابلیت: برداشت کنم آن کسان را که در باب ایشان سیاست فرموده باشم اگر لیاقت دارند برداشتن را. (تاریخ بیهقی) ، فضل و دستگاه. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا