ظاهراً شاعری است باستانی. شمس قیس رازی این دو بیت از وی نقل کند در صنعت سیاقهالاعداد وگوید: هم سیاقهالاعداد است و هم تبیین و هم تفسیر: سه چیز تو از سه چیز دایم به عذاب روی از خط و خط ز زلف و زلفت از تاب سه چیز من از سه چیز پیوسته عذاب جان از دل و دل ز دیده و دیده ز آب. (المعجم چ تهران ص 286). دو بیت دیگر او در لغت نامۀ اسدی به شاهد لغات آمده است، یکی به شاهد لغت صندل: فکند از بر نار صندل نگار که تا بر تنش کم کند زخم خار. دیگری به شاهد لغت پیازکی: لعل پیازکی رخ تو بود و زرد گشت اشکم ز درد اوست چولعل پیازکی محمد بن احمد بن عمر. زاویه سنن ابی داود. (منتهی الارب)