معنی لکلکه لکلکه (لِ لِ کَ/ کِ) لکلک. چوبکی باشد که یک سر آن را بر دول آسیا بندند و سر دیگر آن در گلوی آسیا باشد و به وقت گردش آسیا صدائی از آن ظاهر گردد و دول به سبب آن چوب حرکت کند و گندم در گلوی آسیا ریزد. (برهان) لغت نامه دهخدا