جدول جو
جدول جو

معنی لغت شناس

لغت شناس
(شِ)
لغت دان. زبان دان: این مرد را طوطیی بود سخنسرای و صادق و لغت شناس و ناطق. (سندبادنامه ص 86)
لغت نامه دهخدا