معنی لشک لشک لشک لشک (لَ لَ) پاره پاره. (آنندراج) (جهانگیری). لخت لخت. (آنندراج). لشکه لشکه: پر شد چو آژیری کنارم دیده تا بارید اشک آژیر در ماهیتی یا خود جگر شد لشک لشک. اسدی (از جهانگیری) لغت نامه دهخدا