معنی لشک
- لشک (لَ)
- پاره. (برهان) (جهانگیری). لشکه. لشک لشک، پاره پاره. (برهان). صاحب انجمن آرا گوید مأخذ لشکر از اینجاست. وبر اساسی نیست، شبنم. (جهانگیری). شبنم و آن رطوبتی باشد در هوا که بر روی زمین و سبزه نشیند و مانند برف زمین را سفید کند. لشک. (برهان)
