جدول جو
جدول جو

معنی لذکه یا لغذه نحوی لغوی

لذکه یا لغذه نحوی لغوی
لذکه. حسن بن عبدالله اصفهانی معروف به لذکه یا لغذۀ نحوی لغوی. یاقوت گوید: او به بغداد شد و بمجلس زجاج برای اکتساب ادب حاضر می آمد و سپس بمخالفت زجاج برخاست و ب خانه خویش بتدریس نشست... و میان او و ابی حنیفه مناقضاتی است و در آخر عمر در عراق او را نظیری نبود و از اشعار اوست:
ذهب الرجال المقتدی بفعالهم
والمنکرون لکل امر منکر
و بقیت فی خلف یزیّن بعضهم
بعضا لیستر معور من معور
ما اقرب الأشیاء حین تسوقها
قدراً و ابعدها اذا لم یقدر
الجد انهض بالفتی من کسره
فانهض لجد فی الحوادث او ذر
و اذا تعسّرت الامور فأرجها
و علیک بالامر الذی لم یعسر.
و از کتب او راست: النوادر. خلق الانسان. نقض علل النحو. خلق الفرس. مختصر فی النحو. الهشاشه و البشاشه. التسمیه. الرد علی ابن قتیبه فی غریب الحدیث. الرد علی ابی عبید و جز آن و صاحب روضات گوید: بعید نیست این ابوعلی، ابوالقاسم اصفهانی ملقب به تلیزه باشد که در قاموس ذکر او آمده است.
لغت نامه دهخدا