جدول جو
جدول جو

معنی لخچه

لخچه
(لَ چَ / چِ)
شعله و اخگر آتش را گویند. (برهان). لخشه:
مه بکمند آورد سنبل تو هر نفس
لخچه پدید آورد آتش تو دمبدم.
بدر جاجرمی (از آنندراج).
آن پستۀ خندان نگر و آن چشمۀ حیوان نگر
وان لخچها پنهان نگر در آتش جان پرورش.
بدر جاجرمی (از آنندراج).
صاحب آنندراج گوید: این دو بیت را رشیدی شاهد لخچه آورده و چنان فهمیده که لخچه به معنی شعله است و آتش جان پرور روی معشوق و خطا کرده این در وصف لب و دهن معشوق است و آنچه او لخچه خوانده یخچه بوده و یخچه به معنی تگرگ است و در این مقام یخچها کنایه از دندانهاست که در آتش جان پرور او که لبهای سرخش باشد پنهان شده اند. و رجوع به لخشه شود
لغت نامه دهخدا