جدول جو
جدول جو

معنی لپ

لپ
(لَ)
لقمۀ کلان. تکۀ بزرگ. (برهان) ، در لغت نامۀ اسدی این صورت را آورده و بدان معنی کاج و سیلی داده است با شاهد ذیل:
رویش نبیند ایچ و قضا را چو بیندش
بامش بر آستین و لپش بر قفازند.
خطیری.
ولیکن بی شک این کلمه لت است نه لپ. صاحب برهان این معنی را به لب با بای موحده میدهد
لغت نامه دهخدا