مرکّب از: لا + یتجزاء، جدانشدنی. غیر قابل قسمت. که جزء جزء نشود. که بخشیدنی نباشد. که تقسیم نشود. که بخش نشود: بسان نقطۀ موهوم دل ز هول بلا چوجزء لایتجزاء تن از نهیب خطر. مسعودسعد. ماند به عنکبوت سطرلاب آفتاب زو ذره های لایتجزا برافکند. خاقانی. - جزء لایتجزاء، اتم. ذرات صغار. جوهر فرد. ذره. رجوع به جزء لایتجزا شود