معنی لاش کردن لاش کردن (سَ مَ دَ) غارت کردن. یغما کردن: ای پسرگر دل و دین را سفها لاش کنند تو چو ایشان مکن و دین و دل خویش ملاش. ناصرخسرو. ، تباه کردن. نابود کردن: دیر نپاید که کند گشت چرخ اینهمه را یکسره ناچیز و لاش. ناصرخسرو لغت نامه دهخدا