جدول جو
جدول جو

معنی گویان

گویان
صفت فاعلی از گفتن، گوینده، در حال گفتن:
برفتند گویان به ایوان شاه
یکی گفت خورشید گم کرد راه،
فردوسی،
پس ایستاد در کشاکش امر و نهی استرجاع کنان یعنی گویان، که انا ﷲ و انا الیه راجعون، (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 310)،
همواره بوستان امیدت شکفته باد
سعدی دعای خیر تو گویان چو بلبلی،
سعدی،
متهلف بود و پویان، و مترصد و جویان و برحسب واقعه، گویان، (گلستان)
لغت نامه دهخدا