جدول جو
جدول جو

معنی گوک

گوک
تکمه را گویند و معرب آن قوقه بود، (جهانگیری)، به معنی تکمه است و معرب آن قوقه است، (انجمن آرا)، تکمۀ گریبان باشد و آن را گوی گریبان هم می گویند، (برهان)، شکل قدیم گو، گوی، (حاشیۀ برهان)، رجوع به گوکه و گوگ شود، دانه های سختی که در اعضا بهم می رسد و درد نمی کند و عربان ثؤلول خوانندش، (برهان)، گوکه، (حاشیۀ برهان)، دانه ها باشد که براعضای آدمی برآید و پخته نشود و آن را ازخ نیز گویند، (جهانگیری)، زگیل، زخ، آزخ، آژخ، بالو، پالو، گندمه، و رجوع به گوکه و گوگ شود، گوساله که بچۀ گاو باشد، (از برهان)، گوکه طبری گوک (گوساله)، (واژه نامه 664) (حاشیۀ برهان چ معین)، گوساله را نیز گوک و گوکه گفته اندو اصل در آن گاوک بوده به کاف تصغیر در طبرستان مستعمل است، (انجمن آرا) (آنندراج)، رجوع به گوک شود
لغت نامه دهخدا