جدول جو
جدول جو

معنی گوشت خوار

گوشت خوار
(چَمْ بَ فُ)
گوشت خور. گوشت خواره. که گوشت خورد. اکال اللحم. لاحم لحم:
مزور پزد خنجر گوشت خوارش
عدو را که بیمار عصیان نماید.
خاقانی.
، حیوانی که از گوشت غذا کند مانند درندگان و جوارح طیور. (یادداشت مؤلف). هر حیوانی که گوشت و یا حیوان دیگری رامی خورد. گوشت خواره. گوشت خوره. (ناظم الاطباء). گوشت خور: شاه جانوران گوشت خوار باز است. (نوروزنامه) ، زایل کننده گوشت. ازبین برندۀ گوشت: افرفیون صمغی است از انواع مازریون و سخت تیز است و گوشت خوار. (الابنیه عن حقایق الادویه)
لغت نامه دهخدا