جدول جو
جدول جو

معنی گوش

گوش
نام فرشته ای است موکل بر مهمات خلق عالم، (برهان)، این کلمه در اوستا گئوش و در پهلوی گوش است (لغهً به معنی گاو)، رجوع به معنی دوم شود،
نام روز چهاردهم از هر ماه شمسی باشد و فارسیان در این روز جشن کنند و عید سازند و آن را سیرسور گویند و در این روز سیر برادر پیاز خورند و گوشت را باگیاه و علف پزند نه با چوب و هیزم، و گویند این باعث امان یافتن از مس ّ و لامسۀ جن است و بدان دوای امراضی کنند که منسوب به جن است، و در این روز نیک است فرزند به مکتب دادن و پیشه آموختن، (برهان)، اوستا گئوش، پهلوی گوش (لغهً به معنی گاو)، به قول بیرونی در ’گوش روز’ از دی ماه جشنی بوده است موسوم به ’سیرسور’ که در این روز سیر و شراب می خوردند و برای دفع اهریمنان سبزیهای ویژه با گوشت می پختند، زرتشتیان ایران نیز این روز را ’گوش’ نامند، بیرونی نام آن را ’جوش’ (معرب گوش) و در سغدی ’غش’ و در خوارزمی ’غوشت’آورده، (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین) :
گوش روز ای نگار مشکین خال
گوش بربط بگیر و نیک بمال،
مسعودسعد (دیوان ص 662)،
به روز گوش اسفندارمذماه
به گاه یزدجرد آخر شهنشاه،
زراتشت بهرام (از انجمن آرا و آنندراج)
لغت نامه دهخدا