معنی گوران گوران محل اجتماع لشکر، (ناظم الاطباء) (شعوری ج 2 ص 324)، اطاق اجتماع، برنج بوداده در تنور، جمع واژۀ گور، (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا