معنی گنگ گشتن گنگ گشتن (سُ خَ دَ) گنگ شدن. لال شدن: تو گویی که طوطی است اندر سخن که از آب گردد همی گنگ و کر. مسعودسعد. و رجوع به گنگ و گنگ شدن شود لغت نامه دهخدا