جدول جو
جدول جو

معنی گنگ شدن

گنگ شدن
(سُ خَ پَیْ /پِیْ وَ تَ)
لال شدن. خرس:
هرکه تو را هجو گفت و هجو تو برخواند
روز شهادت زبان او بشود گنگ.
منجیک.
تیره شد آب و گشت هوا روشن
شد گنگ زاغ و بلبل گویا شد.
ناصرخسرو.
گر زبانم گنگ شد در وصف تو
اشک خون آلود من گویا خوش است.
عطار.
رجوع به گنگ و گنگ گشتن شود
لغت نامه دهخدا