جدول جو
جدول جو

معنی گنجینه سنج

گنجینه سنج
(چَ / چِ اَ)
گنجینه گشای. خزانه دار. گنجینه دار. (ناظم الاطباء). کسی که گنجینه را می سنجد و وزن میکند. که زرها را سنجد و در خزانه نهد:
دگر زآن مجوسان گنجینه سنج
به آتشکده کس نیاکند گنج.
نظامی.
گره کرد زآن سان ترازوی گنج
که شد آبله دست گنجینه سنج.
ملا عبداﷲ هاتفی (از آنندراج).
- ترازوی گنجینه سنج، ترازو که بدان زر سنجند و در خزانه نهند:
که چندین ترازوی گنجینه سنج
به یکجای چندان ندیده ست گنج.
نظامی.
و رجوع به گنجینه دار و گنجینه گشای شود
لغت نامه دهخدا