معنی گمراه گردیدن گمراه گردیدن (سَ وَ کَ دَ) بیره شدن. روگردان شدن. (ناظم الاطباء) : به دشتی که گمراه گردی مپوی. اسدی. گمراه گردم از خود تا تو رهم نمایی از من مرا چه خیزد دوا کنون که تو مرایی. خاقانی. و رجوع به گمراه و گمراه شدن و گمراه گشتن شود لغت نامه دهخدا