جدول جو
جدول جو

معنی گسختن

گسختن(مَ / مِ زَ دَ)
مخفف گسیختن. شکستن، شکافتن، دریدن، دفع نمودن، سست گردانیدن، جدا کردن، رها کردن، شکافته شدن، شکسته شدن، رها شدن، سست گشتن. (ناظم الاطباء). برای تمام معانی رجوع به گسیختن شود
لغت نامه دهخدا