معنی گستاخ درآمدن گستاخ درآمدن (کِ کَ دَ) دلیر و بی پروا وارد شدن: هر روز مرا عشق نگاری بدرآید در باز کند ناگه و گستاخ درآید. فرخی. گستاخ سخن گفتم و پرسیدم و انصاف با من بسخن گفتن گستاخ درآمد. سوزنی لغت نامه دهخدا