جدول جو
جدول جو

معنی گریبان کشیدن

گریبان کشیدن
(مَ / مِ خوَرْ / خُر دَ)
گریبان کسی را گرفتن و کشیدن:
بخلق و فریبش گریبان کشید
بخانه درآوردش و خوان کشید.
سعدی (بوستان).
نه دل دامن دلستان میکشد
که مهرش گریبان جان میکشد.
سعدی (بوستان).
بدست جذبه چو دلجویی رضای پدر
ز هند سوی وطن میکشد گریبانم.
صائب
لغت نامه دهخدا