معنی گریبان دریدن
- گریبان دریدن (ژَ نِ کَ دَ)
- یقه چاک کردن. یخه پاره کردن:
امروز بآویختنش میبردند
میگفت رها کن که گریبان بدری.
سعدی (رباعیات).
، بی خویشتن شدن. دل از دست دادن. در عشق کسی سوختن:
دامنکشان حسن دلاویز را چه غم
کاشفتگان حسن گریبان دریده اند.
سعدی (بدایع)
