جدول جو
جدول جو

معنی گرو نهادن

گرو نهادن
(دَ گَ تَ)
رهن گذاشتن. گروگان کردن:
گفت همره را گرو نه پیش من
ورنه قربانی تو اندر کیش من.
مولوی.
هدیۀ شاعر چه باشد شعر نو
پیش محسن آرد و بنهد گرو.
مولوی.
رجوع به گرو شود
لغت نامه دهخدا