معنی گرفتار ماندن گرفتار ماندن (زَ لَ / لِ بَ تَ) اسیر شدن. اسیر گشتن. مقید شدن. گرفتار گردیدن: کس با تو عدو محاربت نتواند زیرا که گرفتار کمندت ماند. سعدی (رباعیات) لغت نامه دهخدا