جدول جو
جدول جو

معنی گردون کش

گردون کش
ارابه کش. عراده برنده:
اباپیل گردون کش و رنگ و بوی
ز خاور بر ایران نهادند روی.
فردوسی.
ز گاوان گردون کشان چل هزار
کرنج آورند آن که آید به کار.
فردوسی.
ز گاوان گردون کش و بارکش
خورش گونه گون بار صد بار شش.
اسدی (گرشاسب نامه).
همچنان که گردون کشان و خراسبانان جایگاه گردش چوب گردون را و میل خراس را به روغن چرب کنند تا حرکت آن بنرمی بود. (ذخیرۀ خوارزمشاهی).
آنگه که بدی به نور رخ مه را خویش
جستی و ز تو نیافتم بهرۀ خویش
اکنون آیی که گشت کونت ای درویش
چون گردن پیر گاو گردون کش ریش.
سوزنی
لغت نامه دهخدا