معنی گربه از بغل افکندن
- گربه از بغل افکندن (زَ گَ تَ)
- گربه از دامان رها کردن. کنایه از ترک مکر و حیله و فریب کردن باشد. (برهان) (انجمن آرا) :
چو گربه خویشتن تا کی پرستی
رها کن گربه از دامان که رستی.
نظامی (از آنندراج).
، افشای راز کردن:
عز ولیش را ازل گربه فکنده از بغل
عمر عدوش را اجل گرگ فکنده در گله.
فلکی شیروانی
