جدول جو
جدول جو

معنی گبری

گبری(گَ)
ملامحمد قاسم. از شعرای ایران از مردم کاشان. او راست:
گلخن نشین آتش سودا کسی مباد
سرگرم شعله های تمنا کسی مباد
آن را که رد کنیم شود رد کائنات
مردود بارگاه دل ما کسی مباد
بوی تو ز گلزار وفا میشنوم
آشفتگی تو از صبا میشنوم
میگریم و در اشک رخت میبینم
مینالم آواز تو را میشنوم.
(صبح گلشن ص 346)
لغت نامه دهخدا