معنی گادن گادن (گُ دَ) آرامیدن مردی با...، جماع کردن: به داد و به گاد است میل تو لیکن به دادن سواری به گادن پیاده. سوزنی. اسم مصدر آن گایش، و صیغۀ امر آن گای است. رجوع به گائیدن شود لغت نامه دهخدا