جدول جو
جدول جو

معنی کینه گرفتن

کینه گرفتن
(یِ شُ دَ)
دشمنی به دل گرفتن. دشمنی دردل نهان داشتن. عداوت در دل پیدا کردن:
چنین گفت هرگز که دید این شگفت
دژم گشت وز پور کینه گرفت.
(شاهنامه چ دبیرسیاقی ص 1359).
مرا به گاه و به تخت تو هیچ حاجت نیست
به دل چه کینه گرفتی ز من به بی گنهی ؟
ناصرخسرو.
، انتقام گرفتن. انتقام جویی کردن:
علو همت من کینه از دشمن نمی گیرد
به رنگ شعله خون خار بر گردن نمی گیرد.
میرزا عبدالغنی قبول (از آنندراج).
و رجوع به کین گرفتن شود
لغت نامه دهخدا