معنی کیل کیل(کَیْ یِ) بهترین و برگزیدۀ چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، براده و پوسته، و گویند: خرج من الزندالکیل، یعنی از آتش زنه براده و پوسته خارج شد. (از اقرب الموارد). خس و خاشاک و سبوس. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا