چین و شکنج را گویند، (برهان) (آنندراج)، چین و تاه و شکنج، (ناظم الاطباء)، چین، شکنج، چروک (پوست و پارچه و غیره)، (فرهنگ فارسی معین)، نورد، چین، (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، - کیس افتادن در جامه، چین و چروک پیدا کردن، رجوع به ترکیب های بعد شود، - کیس برداشتن، چین پیدا کردن، چین و چروک شدن، رجوع به کیس خوردن و کیس شدن شود، - کیس خوردگی، حالت و چگونگی کیس خورده، چین و چروک یافته، - کیس خوردن (درتداول عامه)، چین خوردن، (فرهنگ فارسی معین)، چین و چروک شدن، - کیس خورده، چین و چروک شده، چین خورده، رجوع به ترکیب قبل شود، - کیس شدن، کیس خوردن، چین و چروک شدن، تاه و شکنج برداشتن جامه و فرش و جز آنها، و رجوع به ترکیب های قبل شود