زادۀ کیان و پادشاه زاده. (ناظم الاطباء). کیان نژاد. از نژاد کیان. که از نسل کیان و شاهان است: به پیش گو اسفندیار آمدند کیان زادگان زار و خوار آمدند. دقیقی. کیان زاده گفت ای جهاندار شاه برو کینۀ باب من بازخواه. دقیقی. کیان زادگان با جوانان من که هریک چنانچون دل و جان من. دقیقی. بیامد هم آنگاه نستور شیر نبرده کیان زاده پور زریر. دقیقی. کیان زادگان و جوانان خویش به تابوتها اندر افکند پیش. دقیقی. کجا بود از گیتی آزاده ای خداوند تاج و کیان زاده ای. فردوسی. بسی خواستندش کیان زادگان ز هر کشور آمد فرستادگان. اسدی