جدول جو
جدول جو

معنی کهنه گشتن

کهنه گشتن
(رَ / رِ کَ دَ)
کهنه گردیدن. ازکارافتاده و فرسوده شدن، از چشم افتادن. مورد بی اعتنایی قرار گرفتن:
بدو گفت رامشگری بر در است
که از من به سال و هنر برتر است
نباید که در پیش خسرو شود
که ما کهنه گردیم و اونو شود.
فردوسی
لغت نامه دهخدا