معنی کهن کردن کهن کردن (کُ هََ / هَُ کَ دَ) پیر کردن: دیر بماندم در این سرای کهن من تا کهنم کرد صحبت دی و بهمن. ناصرخسرو. رجوع به کهن شدن شود، فرسوده کردن. از کارآمدگی چیزی کاستن: بر کهن کردن همه نوها ای برادر موکل است دهور. ناصرخسرو لغت نامه دهخدا