جدول جو
جدول جو

معنی کوسان

کوسان
نام قصبه ای باشد از مازندران، (برهان) (ناظم الاطباء)، همان کوس، (آنندراج)، همان کوس یعنی قصبۀ مازندران، (فرهنگ رشیدی)، رابینو آرد: ده کوسان که کنار رود خانه کوسان در چهارمیلی غربی اشرف می باشد، ابن اسفندیار می نویسد: کوسان در پای قلعۀ آب دارا واقع بود این قلعه بدون شک همان قلعۀدارا (دز دارا) است که نزدیک آن قریۀ مرزن آباد واقع بوده و گفته اند طوس نوذر که فرمانده لشکر کیخسرو بود قصبه ای در پنجاه هزار ساخت در محلی که معروف به کوسان بود آن را طوسان نامید، محل قلعه ای که او ساخته بود هنوز تا زمان ابن اسفندیار در هنگامی که لومان دون خوانده می شد معلوم بود، کیوس جد باو (باقر) در این نقطه آتشکده ای ساخت، کوسان در قرن نهم هجری اقامتگاه سادات بابلکانی بود، (مازندران و استرآباد رابینو ترجمه وحید مازندرانی ص 215)، و رجوع به کوس شود
دهی از دهستان بیزکی که در بخش حومه وارداک شهرستان مشهد واقع است و 140 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
شهری است در اقصی بلاد ترکستان، (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا