معنی کوژ کردن کوژ کردن(رَهْ زَ دَ) تعویج. (زوزنی، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). خم کردن، پشت خمیده کردن. خمیده قامت کردن: مرا روزگار این چنین کوژ کرد دلی بی امید و سری پر ز درد. فردوسی. رجوع به کوژ شود لغت نامه دهخدا