جدول جو
جدول جو

معنی کوز

کوز
آبجامه ای است معروف، ج، کیزان، اکواز، کوزه، (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج)، آوندی است دارای دسته و لوله و یا ظرفی است کوچکتر ازابریق، این کلمه دخیل است، (از اقرب الموارد)، کوزه، (دهار)، فارسی معرب، (ثعالبی، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، کوزه و آبجامه، (ناظم الاطباء) :
سرایهاش چو کوز شکسته کرد از خاک
بهارهاش چو نار کفیده کرد از نار،
فرخی،
بر من چون روز روشن شد که تو باد پیموده ای و کوز پوده شکسته ای، (سندبادنامه ص 98)، و رجوع به کوزه شود
لغت نامه دهخدا