معنی کؤوس کؤوس(کُ ئو) جمع واژۀ کأس. (ترجمان القرآن) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). جامها. پیاله ها: از شام تا فلق و از بام تا شفق به معاطات کؤوس مدام و معانات پریچهرگان خوش اندام... (جهانگشای جوینی) لغت نامه دهخدا