غلبه کردن. - کم آوردن کسی را، غلبه کردن بر او. (فرهنگ فارسی معین). بامن برآیند یا توانند که با من کاوند و مرا کم آرند... (کشف الاسرار ج 6ص 552، از فرهنگ فارسی معین). کفرۀ قریش ما را کم توانند آورد. (کشف الاسرار ج 6 ص 238، ایضاً). ، کسر پیدا کردن ازحد معین که مورد حاجت است. از حد لزوم و احتیاج کمتر موجود داشتن چیزی. کسرآوردن: حسابدار بانک امروز دویست تومان کم آورد. برای خرید به بازار رفتیم اما پول کم آوردیم و مقروض شدیم