جدول جو
جدول جو

معنی کلع

کلع(کَ لِ)
شتر کفته سپل. (منتهی الارب) (آنندراج). بعیر کلع، شتر کفته سپل. (ناظم الاطباء). بعیر کلع، شتری که کلعیعنی شکافتگی در سم دارد. (از اقرب الموارد) ، سقاء کلع، مشک کلخچ بسته. و اناء کلع، نیز مانند آن است. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). مشک کلخچ بسته. (آنندراج). سقاء و اناء کلع، یعنی مشک و ظرف چرک بسته. (از اقرب الموارد) ، رجل کلع، مرد چرکین سیاه گون از ریم و چرک. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا