سخنان بیهوده و زبون و بی معنی راگویند. (برهان). به معنی حرفهای بیهوده آمده. (آنندراج). بی معنی و بیهوده. (ناظم الاطباء). سخن پراکنده و بی معنی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : او ترا کی گفت کاین کلپتره ها را جمع کن تا ترا لازم شود چندین شکایت گستری. انوری (از فرهنگ رشیدی). مردکی بیند از این بیهده گو چاکرکی مشتی کلپتره و بیهوده بهم درخاید. انوری (دیوان چ نفیسی ص 400) این دو کلپتره را جواب بس است لیکن او را محل آن ننهند. مجیرالدین بیلقانی. چو گفتی و نیکو نماید سخن به اصلاح کلپتره کوشش مکن. نزاری قهستانی (دستورنامه چ روسیه ص 54). به صد تلبیس بر هم بست مشتی ژاژ و کلپتره. پوربها (از فرهنگ رشیدی). - کلپتره ای، بیهوده. بی معنی. گتره ای. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کلپتره گفتن شود، نادرست. (آنندراج) (غیاث) ، بوبک ربابیرا نیز می گفته اند. (؟) (برهان)