معنی کلب - لغت نامه دهخدا
معنی کلب
- کلب(زَءْدْ / زَ ءَ / زُءْدْ)
- تب زده گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، بمهماز زدن اسب را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). مهمیز زدن اسب را. (ناظم الاطباء) ، بریدن پوست را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، عقل رفته و مدهوش شدن از دیوانگی گزیدن سگ (بدین معنی مجهول بکار می رود). (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، دوال سرخ دوختن میان دو طرف ادیم توشه دان. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا