معنی کلان
- کلان (کَ)
- کاسه و جز آن، که کمی از لب و دهانۀ آن پریده و افتاده:
آن دیگ لب شکستۀ صابون پزی ز من
آن چمچۀ هریسه و حلوا از آن تو.
وحشی
دهی از دهستان دره صیدی است که در بخش اشترینان شهرستان بروجرد واقع است و 430 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
