جدول جو
جدول جو

معنی کلء

کلء
(رَیْهْ)
کلاءه. نگاهبانی کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، به تازیانه زدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، درنگی کردن در ادای دین و پی ماندن، گیاه ناک گشتن زمین، باربار نگریستن در چیزی و برگردانیدن نگاه در آن، سپری شدن عمر و زندگی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، چریدن ماده شتر گیاه را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا