جدول جو
جدول جو

معنی کشک انجیر

کشک انجیر
(کُ اَ)
توپ کلان. (از فرهنگ رشیدی) ، منجنیق که بدان دیوار قلعه اندازند و معنی ترکیبی آن سوراخ کننده کشک (کوشک) است:
نه منجنیق رسد بر سرش نه کشک انجیر.
انوری.
، چوب گنده ای است مانند ستون که بر زمین فروبرند و سر آن چوب شکافته غلتکی در آن تعبیه کنند وریسمانی بر آن غلتک انداخته از آن شکاف بگذرانند و از یک سر آن ریسمان توبره پر از ریگ و سنگ بیاویزند و میان آن ستون قبضه واری نصب کنند تا کسی خواهد که مشق کمان کشیدن کند به دست چپ آن قبضه را و به دست راست سر دیگر آن ریسمان را به کشاکش آورد به هندی منجر و به شیرازی منجل گویند. (از فرهنگ رشیدی). کشکنجیر. رجوع به به کشکنجیر شود
لغت نامه دهخدا